شعر در مورد اسم صبا
شعر در مورد اسم صبا ,شعر درباره اسم صبا,شعر برای اسم صبا,شعر در باره اسم صبا,شعر با اسم صبا,شعر درمورد اسم صبا,شعر با کلمه صبا,شعر با کلمه ی صبا,شعری در مورد اسم صبا,شعری درباره اسم صبا,شعری برای اسم صبا,شعر درباره ی اسم صبا,شعر در مورد نام صبا,شعر برای نام صبا,شعر درباره نام خالی,شعر با نام صبا,شعر درمورد نام صبا
در این مطلب سعی کرده ایم حدود 100 شعر از اشعار زیبا را در مورد اسم صبا برای شما تهیه نماییم.برای دیدن این اشعار به ادامه مطلب مراجعه نمایید
این روزها سخاوت باد صبا کم است
یعنی خبر ز سوی تو این روزها کم است
شعر در مورد اسم صبا
جان بفشانم ز شوق
در ره باد صبا
گر برساند به ما
صبحدمی بوی دوست.
شعر درباره اسم صبا
چندان چو صبا بر تو گمارم دم همت
کز غنچه چو گل خرم و خندان به درآیی
شعر برای اسم صبا
از باد صبا دلم چو بوی تو گرفت
بگذاشت مرا و جستجوی تو گرفت
شعر در باره اسم صبا
احوال دل، آن زلف دوتا داند و من
راز دل غنچه را، صبا داند و من
شعر با اسم صبا
چندان چو صبا بر تو گمارم دم همت
کز غنچه چو گل خرم و خندان به درآیی
شعر درمورد اسم صبا
برو ای باد صبا بر سر کویش تو بگو
که ز مهجوری تو دست و دل از کار شدم
شعر با کلمه صبا
هر سحر صد ناله و زاری کنم پیش صبا
تا ز من پیغامی آرد بر سر کوی شما
شعر با کلمه ی صبا
عمری‌ست که ما منتظر باد صباییم
تا بو که چه پیغام دهد باد صبایی
شعری در مورد اسم صبا
تو خود به جامه خوابی و ساقیان صبوح
به یاد چشم تو گیرند جام صهبا را
شعری درباره اسم صبا
اشاره غزل خواجه با غزاله توست
صبا به لطف بگو آن غزال رعنا را
شعری برای اسم صبا
ساز صبا به ناله شبی گفت شهریار
این کار تست من همه جور تو می کشم
شعر درباره ی اسم صبا
بوی بهبود ز اوضاع جهان می‌شنوم
شادی آورد گل و باد صبا شاد آمد
شعر در مورد نام صبا
صباح الخیر زد بلبل کجایی ساقیا برخیز
که غوغا می‌کند در سر خیال خواب دوشینم
شعر برای نام صبا
رفتی تو بدین زودی تو باد صبا بودی
ماننده بوی گل با باد صبا رفتی
شعر درباره نام خالی
دل بوی او سحر ز نسیم صبا نشنید
تا بوی او نسیم صبا از کجا شنید
شعر با نام صبا
تا نکهت جان بخش تو همراه صبا شد
خاصیت عیسیست دم باد صبا را
شعر درمورد نام صبا
آورد صبا نشان کویش
اشکم بدوید و پیشرو شد
شعر در مورد اسم صبا
آسیب صبا رسید بر دوش
دستارچه بر زمین فتاده
شعر درباره اسم صبا
ای صبا، زینهار یاد دهش
گه گه از دوستدار دیرینه
شعر برای اسم صبا
ای صبا امشبم مدد فرمای
که سحرگه شکفتنم هوس است
شعر در باره اسم صبا
دوستان را نسیم باد صبا
بوی انفاس دوستان آورد
شعر با اسم صبا
صبا گر بگذری روزی بکویش
بگو خواجو سلامت می رساند
شعر درمورد اسم صبا
رهی خاکستر خود را
هم آغوش صبا خواهم
شعر با کلمه صبا
فراش خزان ورق بیفشاند
نقاش صبا چمن بیاراست
شعر با کلمه ی صبا
سلیمانست گویی در عماری
که بر باد صبا تختش روانست
شعری درباره اسم صبا
بوی گل آورد نسیم صبا
بلبل بی دل ننشیند خموش
شعری در مورد اسم صبا
پاره گرداند زلیخای صبا
صبحدم بر یوسف گل پیرهن
شعری برای اسم صبا
یا نسیم خوش بهار وزید
یا صبا نافه تتار دمید
شعر درباره ی اسم صبا
سمنی نخندد شجری نرقصد
چمنی نبوید چو صبا نباشد
شعر در مورد نام صبا
سوی بوستانش فرستاده دریا
به دست صبا داده گردون مهارش
شعر برای نام صبا
اسبی اندر جهندگی چو صبا
اسبی اندر روندگی چو شمال
شعر درباره نام خالی
کار دگر از صبا نیامد
جز کشتن شمع محفل ما
شعر با نام صبا
پاس این شیوه دار تا گویم
چه بدست صبا فرستادی
شعر درمورد نام صبا
سویت که پیام ما رساند
این قصه مگر صبا رساند
شعر در مورد اسم صبا
باد صبا می وزد از سر زلف نگار
فعل صبا ظاهرست لیک صبا را که دید
شعر درباره اسم صبا
ای باد صبا به انتظارت
از بهر صبا و خود صبا نی
شعر برای اسم صبا
صبا نسیم تو آورد و تازه شد دل خسرو
چنین گلی نشکفته ست هیچگاه صبا را
شعر در باره اسم صبا
هر لحظه صبا بر سر گل بروزد از ناز
از کرده تو باد صبا را چه توان گفت
شعر با اسم صبا
جز صبا کس می نبوسد پای او زین پس رهی
خاک گشته در ره باد صبا خواهد فتاد
شعر درمورد اسم صبا
دی ز بوی تو به حیله ز صبا جان بردم
باز آن وقت شد و باد صبا باز آمد
شعر با کلمه صبا
روزی چو خواست کشتنم از بوی تو صبا
آن به که جان ببوسم و پیش صبا نهم
شعر با کلمه ی صبا
همه شب رود رهی رو به ره صبا نشسته
همه کس به خواب راحت، من مبتلا نشسته
شعری در مورد اسم صبا
باد سحری گشت چنان خوش که هوا را
گویی که صبا حامله مشک و حنا کرد
شعری درباره اسم صبا
ز صبا همی رسیدم خبری که می پزیدم
ز غمت کنون دل من خبر از صبا ندارد
شعری برای اسم صبا
اگر صبا شکند یک دو شاخ اندر باغ
نه هر چه دارد آن باغ از صبا دارد
شعر درباره ی اسم صبا
ای شکوفه تو به طفلی چون شدی پیر تمام
گفت رستم از صبا تا من صبا بشناختم
شعر در مورد نام صبا
شمس تبریز شنو خدمت ما را ز صبا
گر شمال است و صبا هم ز شمالت بردیم
شعر برای نام صبا
سر وصال دوست را جز به صبا نگفته ام
تا به صفای سر خود گفت صبا که همچنین
شعر درباره نام خالی
گل جمال افروخته ست و مرغ قول آموخته ست
بی صبا جنبش ندارند هین صبا را تازه کن
شعر با نام صبا
ای تو چو خورشید ولی نی چو تفش داغ کنی
ای چو صبا بالطفی نی چو صبا خیره دوی
شعر درمورد نام صبا
با تو خواهم که: صبا حال مرا عرضه دهد
لیکن آنجا که تویی باد صبا را چه مجال؟
شعر در مورد اسم صبا
از باد صبا دلم چو بوی تو گرفت
بگذاشت مرا و جستجوی تو گرفت
شعر درباره اسم صبا
آورد صبا گلی ز گلزار امید
یا روح قدس شهپری افگند سفید
شعر برای اسم صبا
در موج صبا پنهان دزدیده بباغ آئی
در بوی گل آمیزی با غنچه درآویزی
شعر در باره اسم صبا
بر جهنده شده هر خفته ز جذب کرمش
چون گلستان ز صبا و بچه از ذوق صبا
شعر با اسم صبا
نگار من که ز جنبیدن صبا خفته ست
بگوی بهر دلم، ای صبا، کجا خفته ست؟
شعر درمورد اسم صبا
روزی صبا نرفت به کویت که هردمی
صد جان پاک همره باد صبا نشد
شعر با کلمه صبا
بوی کشنده او خود همره صبا شد
خلق از سموم وادی، من از صبا گریزم
شعر با کلمه ی صبا
باد صبا ندارد پیش تو راه، ورنه
با نالهای خونین بفرستمی صبا را
شعری در مورد اسم صبا
از چمن نکهت صبا بدمید
ز صبا بوی زلف یار آمد
شعری درباره اسم صبا
بر حدیث صبا چگونه نهم دل
زانکه با دست هر سخن که صبا کرد
شعری برای اسم صبا
حال گیسوی تو از باد صبا می پرسم
گر چه بادست حدیثی که صبا می گوید
شعر درباره ی اسم صبا
روی گر، ای صبا، در خانه او
بگویی قصه آوارگان را
شعر در مورد نام صبا
صبا نو کرد باغ و بوستان را
پیاله داد نرگس ارغوان را
شعر برای نام صبا
ترسم از بوی دل سوخته ناخوش گردد
می رسانی به وی، ای باد صبا بوی مرا
شعر درباره نام خالی
شاخ نرگس را ببرد اینک صبا
سهل باشد بردن از کوری عصا
شعر با نام صبا
تا عروس گل به دست آید مگر
سیم را چون آب می ریزد صبا
شعر درمورد نام صبا
ای صبا، گردی ز لعل مرکبش بر من رسان
تا دوایی بر جراحتهای پنهانی نهم
شعر در مورد اسم صبا
غنچه دل به نازکی بشکندم بسان گل
صبحدمی که ناگهان بوی خوش از صبا گشم
شعر درباره اسم صبا
ای صبا، حال دل من بر دلدار مگوی
که جهانی ز غم عشق تو لایعقل
شعر برای اسم صبا
بیا که بزم طرب را چمن نهاد اساس
بیا که باد صبا گشت عیسوی انفاس