شعر در مورد جغد
شعر در مورد جغد ,شعر درباره جغد شب,شعری در مورد جغد,شعر زیبا در مورد جغد,شعر درباره جغد,شعر کودکانه در مورد جغد,شعر نو درمورد جغد,شعری درباره جغد,اشعار زیبا در مورد جغد,شعر درباره ی جغد,شعر نو درباره جغد,شعر کودکانه درباره جغد,شعر نو کوتاه درباره جغد,شعر جغد
در این مطلب سعی کرده ایم حدود 100 شعر از اشعار زیبا را در مورد جغد برای شما تهیه نماییم.برای دیدن این اشعار به ادامه مطلب مراجعه نمایید
جانانم
آن گاه که در گذشتم ، از من شمش طلا مساز
تا در خزانه ی بانک ها که همچون گورستان است
احساس وحشت نکنم
و نیز از من مترسکی برای پرندگان در مزرعه تعبیه مکن
تا یخ بندان مرا منجمد نکند
و جغدها مرا دشمن نپندارند
شعر در مورد جغد
من جغد پیری هستم
که شیشه ای نیافته ام برای تاریکی
می ترسم رویایم به شاخه ها گیر کند
می ترسم بیدار شوم و ببینم
شعر درباره جغد شب
نیمه شب ابری به پهنای سپهر
می رسد از راه و می تازد به ماه
جغد می خندد به روی کاج پیر
شاعری می ماند و شامی سیاه
شعری در مورد جغد
من راندگان بارگاه شاعران را
در کلبه ی چوبین شعرم می پذیرم
افسانه می پردازم از جغد
شعر زیبا در مورد جغد
جغد هم پرنده ای زیبا بود
اما محکوم بود بر درختش همیشه تنها بودن
به جرم با خبر بودن و صادقانه در باغ بودن
هنوز هم خیره می ماند به تحیر بر ما
که چه نا مفهوم است تعمیم دروغ به توان آدمها
و سکوت جغد چه ملامت بار است
و فراخوانش ما را آخر کار است …
شعر درباره جغد
مردمان ز نگاهش می ترسند
در قفس جغدی نیست
شومی چشمش را قسمت
نفر بعدی کیست ؟!
شعر کودکانه در مورد جغد
دل من میخی بر دیوار نیست
که کاغذپارههای عشق را بر آن بیاویزی
و چون دلت خواست آن را جدا کنی
ای دوست! خاطره در برابر خاطره
نسیان در برابر نسیان
و آغازگر ستمگرترست
این است حکمت جغد.
شعر نو درمورد جغد
لبخندها فسرد
پیوندها گسست
آوای لای لای زنان در گلو شکست
گلبرگ آرزوی جوانان بخاک ریخت
جغد فراق بر سر ویرانه ها نشست
شعری درباره جغد
دل ویران من اندر غلط ار جغد درآید
بزند عکس تو بر وی کند آن جغد همایی
هله یک قوم بگریند و یکی قوم بخندند
ره عشق تو ببندند به استیزه نمایی
اشعار زیبا در مورد جغد
نعمت دنیا نصیب دل سیاهان می شود
جغد دارد زیر پر گنج خراب افتاده را
چون نگردد عمر کوته، گر چه جاویدان بود
رشته در قبضه صد پیچ و تاب افتاده را؟
شعر درباره ی جغد
داغ برگ عیش گردد در دل ناشاد ما
جغد می گردد همایون در خراب آباد ما
جنبش گهواره خواب طفل را سازد گران
از تزلزل بیش محکم می شود بنیاد ما
شعر نو درباره جغد
ساده لوحانی که در معموره می جویند گنج
غافلند از سایه جغد همایون فال ما
جبهه ای داریم از آیینه دل صاف تر
می توان از یک نظر دریافتن احوال ما
شعر کودکانه درباره جغد
بخیل آسوده است از فکر تعمیر دل سایل
که چشم جغد داند توتیا گرد خرابی را
نگردد جمع با طول امل جمعیت خاطر
خلاصی از کشاکش نیست این موج سرابی را
شعر نو کوتاه درباره جغد
چند از دور کسی دست بر آتش دارد؟
رشته فرسود ادب شد پر پروانه ما
صائب از بس که پریشانی خاطر جمع است
جغد وحشت کند از سایه ویرانه ما
شعر جغد
در پریخانه ما جغد هما می گردد
صبح شنبه خجل است از شب آدینه ما
شسته رو می شود از گرد یتیمی صائب
گوهری را که فتد راه به گنجینه ما
شعر در مورد جغد
بیشتر بخوانید :